روایت ما به زمان تلاقی دو اندیشه برمیگردد؛ هنگامی که به گفتوگو نشستیم و اندیشهٔ مشترک را شکل دادیم: پیتا. گفتوگو نشان ما است. پس مسیر روشن است. خواستیم در راهی قدم بگذاریم که دستاوردش تولید علم است و بهخدمتگرفتن تکنولوژی برای انسان. ازاینرو، نظام اخلاقمداری تعریف کردیم که مهمترین اصلش، احترام به انسان است. ما معتقدیم سفر به همسفر زیبا است. بنابراین، همسفرانی انتخاب میکنیم که مثل خودمان دیدگاهی متفاوت و دقیق و حرفهای و انسانی داشته باشند. بر این باوریم که در این مسیر باید با اصول بازار و جلب رضایت مشتری همراه شویم؛ زیرا اینگونه است که ریشه میدوانیم. سوی دیگر این ماجرا، ورود پرقدرت به عرصۀ تکنولوژی است. ما روی لبهٔ تکنولوژی حرکت میکنیم.
پیتا همراه با برنامههایش پیش میرود و کار پیوستهاش، ارزیابی و درسگرفتن از شکستها است. شکست طبیعت هر حرکتی است. ما نیز برای رسیدن به ترکیبی بینقص همواره حرکتمان را اصلاح میکنیم. چشماندازمان این است که دانشهایمان الگویی باشد برای دیگران تا مسیر رشد را برایشان هموارتر کند.
«پیتا» یعنی پدر. این نام را انتخاب کردیم؛ چون سایهٔ پدرانهٔ کسی بر سر مجموعه است که هم دیرزیستنش برای ما جوانها بهمثابهٔ پدر است، هم نگاهش به تیم، هم یاریگریاش.
خانواده جایی است که امید میدهد و جان میبخشد. خانواده همراه و پشتیبان فرزندان است تا زمانی که آنها قدرتمند شوند؛ زمانی که راه را بشناسند. ما اعضای خانوادهٔ پیتا هدف والایی داریم که ساختن بنیادی است برای کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست. قصد داریم همراهشان باشیم تا وقتی که از قدرتمندی و استقلال آنها مطمئن شویم. ما عاشق خانوادهٔ پرجمعیتیم و ایستادهایم که خانهٔ امنی بسازیم برای فرزندان ایران؛ فرزندانی که از زندگی و امکانات عادی محروماند. میخواهیم آنها روایتگران بعدی پیتا باشند.